بیوتکر

ویرایش محتوا

درباره ما

بیوتکر سفیر ترویج زیست فناوری و مرجع دانستی های بیوتکنولوژی. اینجا با هم کلی کتاب و مقاله علمی با موضوعات جذاب می خونیم

 

با ما تماس بگیرید

دکتر علی اصغر خدا دوست برجسته‌ترین جراح چشم پزشک ایرانی

  • خانه
  • -
  • زیست شناسی
  • -
  • دکتر علی اصغر خدا دوست برجسته‌ترین جراح چشم پزشک ایرانی

Strategy and Planning

پرفسور علی‌اصغر خدا دوست سال ۱۳۱۴ در شیراز متولد شد. وی دوران دبستان و دبیرستان را در شیراز پشت سر گذاشت و سپس به عنوان آموزگار در دبستان داوری داراب مشغول به کار آموزگاری شد. او در سال ۱۳۳۳ در آزمون ورودی دانشکده پزشکی شیراز شرکت نمود و با درجه ممتاز بین داوطلبان پذیرفته و در این دانشکده مشغول به تحصیل شد. وي به عنوان نخستین و تنها دستیار خارجی در بخش چشم پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز در سال ۱۳۴۱ پذیرفته شد و دوران سه ساله دستیاری را به عنوان بهترین دستیار مرکز چشم پزشکی ویلمر شناخته شد. دکتر خدا دوست در سال 1359 به عنوان استاد در بخش چشم دانشگاه «جانز‌هاپکينز» مشغول به کار شد. ‏وي در سال 1361 به عنوان استاد و رئيس بخش چشم دانشگاه «سيسيل» انتخاب گردید و در سال 1371 يک مرکز چشم پزشکي در شهر «نيوهيون» تاسيس کرد و به عنوان مسئول آن، مشغول به کار شد.‏ ایشان در این دوران علاوه بر تحصیل در دانش‌های بالینی، به طور فعال مشغول پژوهش در دانش‌های پایه بود و مقاله ‌های بسیاری در مجله‌های گوناگون به چاپ رسانید.

Strategy and Planning

دکتر خدا دوست درباره نحوه درس خواندن خود که او را به موفقيت در عرصه چشم پزشکي جهاني رسانده است، مي‌گويد: براي درس خواندن بايد طلبه شوي؛ يعني تمامي ابعاد زندگي را کنار بگذاري و بروي به طرف جايي که هدف داري. نحوه‌ درس خواندن من کمي پيچيده بود، زيرا در 18 سالگي در داراب (استان فارس) معلم بودم و حقوق معلمي آن روزها ماهي 270 تومان بود. حقوق 6 ماه را جمع کردم و يک دوچرخه خريدم. قرار بود 5 سال خدمت کنم. سال دوم، يکي از دوستانم ‏تشويقم کرد که بيا دانشکده پزشکي! وقتي رفتم، براي جبران 3 سالي که قرارداد داشتم، در دبيرستان‌هاي شيراز درس فيزيک ‌دادم، بعضي از کلاس ‌هاي دانشگاه را مي‌رسيدم بروم و بعضي را نه!

اين چشم پزشک معروف، درباره دروسي که در آنها اشکال داشت مي گويد: روز اول که به دانشکده‌ پزشکي رفتم، درس‌ها به زبان انگليسي بود و انگليسي من آن چنان تعريفي نداشت. اولين شب رفتم کتاب آناتومي را باز کردم، يک پاراگراف نمي‌توانستم بخوانم! ديکشنري را باز مي‌کردم و کلمه به کلمه امتحان مي‌کردم ببينم به کدام قسمت مي‌خورد! تا صبح نشستم و آخر نتوانستم يک پاراگراف را تمام کنم. صبح به اين نتيجه رسيدم به درد اين کار نمي‌خورم! خدا رحمت کند همشيره ‌ام مخالفت کرد و گفت بايد بروي! شروع کردم. صبح‌ها زودتر بيدار مي‌شدم و شب‌ها پشت سر هم تا ساعت 3 نيمه شب بيدار مي‌ماندم! البته همکاري و دوستي دوستانم خيلي کمک مي‌کرد.

پروفسور خدادوست مي افزايد: يادم مي‌آيد در اولين امتحان آناتومي که قسمت خيلي مشکلي بود، نمره 95 گرفتم و همه شوکه شده بودند! شهرت پيدا کردم. وقتي در دانشکده پزشکي قدم مي‌زدم، دانشجويان از دريچه‌ها نگاهم مي‌کردند و مي‌گفتند اين همان است که نمره 95 گرفته است! خود اين مرا بيشتر ترغيب مي‌کرد که کار کنم و درس بخوانم. در تمامي کلاس‌ها شاگرد اول شدم. سر کلاس پزشکي قانوني زياد نرفته بودم و استاد مرا نمي‌شناخت. موقع امتحان آخر سال جلوي مرا گرفت و گفت شما کجا مي‌روي؟ من شما را تا حالا نديد‌ه‌ام! گفتم من شاگرد هستم، اجازه بدهيد امتحان بدهم، اگر نمره‌ام از همه بهتر شد، قبول کنيد و اگر نفر دوم شدم، دوباره شهريور امتحان مي‌دهم. استاد قبول کرد و امتحان دادم. فرداي آن روز نمره‌ها را آورد و استاد گفت گرفتي 95، اما به تو 100 دادم! نفر دوم نمره 85 گرفته بود. اين‌که ياد گرفتم، به دليل تا نيمه شب بيدار ماندن‌ها بود. آدم تشنه ‌علم که باشد و وقت را بي‌خود تلف نکند، مي‌تواند دنيا را قبضه کند.

دکتر خدادوست، جراح نابغه ایرانی ساعت ۱:۴۸ بامداد روز ۱۹ اسفند سال ۱۳۹۶ به دلیل ایست قلبی در آمریکا دار فانی را وداع گفت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

سعید کارگر

بیوتکنولوژیست و مدیر سایت بیوتکر

1 نظر

  • این پروفسور عالی بود، من خیلی تعریفشو شنیده بودم

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *