کتاب میستری متد
راز بزرگ (عنوان پیشنهادی برای ترجمه “The Mystery Method”)
چگونه زنان زیبا را به تختخواب بکشانیم
این کتاب نوشته مردی که طبق گفته نیویورک تایمز یکی از تحسینشدهترین افراد در دنیای اغواگری است، به مردان معمولی نحوهی برقراری ارتباط، جذب و شروع روابط صمیمی با زنان زیبا را آموزش میدهد.
برای هر مردی که همیشه تعجب میکرد چرا بعضی از مردان تمام شانسها را با خود دارند، «راز» (نام مستعار نویسنده) که از نظر بسیاری بهترین استاد «دستاندازی» (Pick Up Artist) دنیا است، بالاخره رازهای خود را برای پیدا کردن و شکل دادن روابط با زیباترین زنان دنیا فاش میکند. «راز» به خاطر نقشش در کتاب پرفروش نیویورک تایمز نوشتهی نیل استراوس با عنوان «بازی» به شهرت رسید. حالا او راهنمای قطعی دربارهی هنر «دستاندازی» نوشته است.
او روش منحصربهفرد خود را طی سالها با مشاهدهی پویاییهای اجتماعی و تعامل با زنان در کلوبها توسعه داد تا یاد بگیرد چطور از سد دفاعی که بسیاری از زنان برای منحرف کردن متلکهای «احمقهای سرخوردهی معمولی» استفاده میکنند، عبور کند.
«راز بزرگ استاد عشق: چگونه زنان زیبا را به تختخواب بکشانیم» نکاتی را به اشتراک میگذارد، از جمله:
- اول به دوست کمجذابتر او توجه کنید تا فرد مورد نظرتان حسادت کند و سعی کند توجه شما را جلب کند.
- همیشه ظرف سه ثانیه از دیدن او به فرد مورد نظرتان نزدیک شوید. اگر زنی تردید شما را حس کند، ارزش شما در نگاه او پایین میآید.
- سختگیر نباشید. به سراغ هر گروه آدمی در بار که میتوانید بروید و با مکالمات سرگرمکننده با آنها خوشبگذرانید. با حرکت در سالن، برداشت مثبت از شما بیشتر میشود. حالا میتوانید به راحتی با هر کسی که میخواهید ملاقات کنید.
- لبخند بزنید. مردانی که رابطهی جنسی ندارند، لبخند نمیزنند.
نقدهای تحریریه
هفتهنامهی ناشران:
میستری (با نام مستعار اریک فون مارکوویک) که به عنوان یکی از بهترین استادان «دستاندازی» در کشور شناخته میشود، بدون هیچ خطر لافزنی، علمی از اغواگری خلق کرده است. سیستم او که با وسواس زیادی مورد تحقیق قرار گرفته، «روش راز» نام دارد و به همراه نمودارهای پیچیده، اصطلاحات علوم اجتماعی (مثل هموستاز پویای اجتماعی و NHV به معنای نمایش ارزش بالاتر) و شوخیهای مبتذل، به مردان با هر تیپی توصیههایی ارائه میکند. میستری شخصیتی زورگو، تحریکآمیز و بیش از حد مغرور به نظر میرسد، اما یک چیز واضح است: او در کاری که انجام میدهد، ماهر است. شما با خواندن این کتاب هم میخندید، هم تمسخر میکنید، اما در نهایت احتمالا چیز جدیدی یاد خواهید گرفت. حرف میزند.» – مجلهی کتابخانه
درباره نویسنده کتاب میستری متد
میستری نام مستعار سرگرمکنندهی اریک فون مارکوویک، ستارهی برنامهی «استاد دستاندازی» شبکهی VH1 و برجستهترین متخصص در هنر و علم پویاییهای اجتماعی در دنیا است. میستری اواخر دههی ۱۹۹۰ با سهمهای پیشگامانهاش در این هنر، ناگهان در صحنهی زیرزمینی «دستاندازی» و اغواگری به شهرت رسید و او اولین مربی «دستاندازی» بود که آموزشهای زنده و میدانی ارائه داد. میستری تا به حال هزاران دانشجو از سراسر دنیا را آموزش داده است، از جمله افراد سرشناس و محترمی که امروزه به عنوان استاد «دستاندازی» تدریس میکنند. شهرت جهانی میستری زمانی رقم خورد که ماجراهای او در کتاب پرفروش نیل استراوس در سال ۲۰۰۵ با عنوان «بازی: نفوذ به انجمن سری استادان دستاندازی» مستند شد. او همچنین توسط رسانههای مختلفی از جمله CNN، کانن اوبراین و نیویورک تایمز پوشش خبری داده شده است.
فصل اول: راز پشت کازانووا
اگر معلمان و والدین بر اساس اهمیت موضوعات برای مردانی که “دانش” را از آنها دریافت میکنند، برنامهی درسی را تدوین میکردند، درسهای تاریخ بجای فیلسوفان یونانی و عرفانهای باستانی، روسای جمهور و پادشاهان، جنگجویان و سرداران، بر کازانووا، موفقترین و کارآمدترین عاشق تاریخ تمرکز میکرد. او در سال ۱۷۲۵ در ونیز ایتالیا به دنیا آمد و در ۱۷۹۸ درگذشت. اعداد کماهمیتتر از اینها هستند: طبق گفتهی خودش، کازانووا در طول این هفتاد و سه سال در سفرهایش به سراسر اروپا به عنوان کشیش، سرباز، ویولونیست و شعبدهباز، از روابط عاشقانهای با ۱۲۲ زن لذت برد. در فرانسهی قرن هجدهم، هیچکس بازی بهتری نداشت.
اما کازانووا بیهدف اغوا نمیکرد. او اهداف بلندپروازانه داشت و تنها زنانی را به بستر میکشاند که ارزششان، آنها را لایق “دستاندازی” میکرد. این زنان «۱۰ کامل» و «نزدیک به ۱۰» زمان خود بودند: تصور کنید یک مدل شنا از مجلهی Sports Illustrated در یکی از کنسرتهای موتسارت، در حال رفت و آمد بین محافل اجتماعی مختلف، نگاهی پنهانی از پشت بادبزنی چیندار که بالاتنهی در معرض دیدش را پنهان میکرد، با مدل موی باشکوهی که سه فوت ارتفاع داشت. زنانی با زیبایی فوقالعاده و بالاترین جایگاه اجتماعی، به نظر میرسید که غیرقابل دسترس برای هر کسی به جز اعضای خانوادهی سلطنتی باشند.
فراموش کنید اشعار عاشقانهی شکسپیر، سخنرانی گتیزبرگ و جنگ و صلح – اگر کازانووا نه تنها یک اتوبیوگرافی (که تا به امروز بسیار محبوب است) بلکه یک راهنمای گامبهگام و دقیق دربارهی فتوحات جنسیاش به جا میگذاشت، این کتاب در کنار متون مقدس به عنوان موردعلاقهترین اثر تاریخ شناخته میشد.
شما یا هر مرد دیگری حاضر نیستید چه کاری انجام دهید تا راز اغواگری زنان زیبا را بیاموزید؟ فقط به جذابیت همیشگی «کاما سوترا» نگاه کنید – و حالا یک راهنما را تصور کنید که نه به پوزیشنهای جنسی عجیب و غریب، بلکه به جذب زنان زیبا به سمت خود در وهلهی اول میپردازد.
نام من «راز» است و من چنین راهنمایی را نوشتهام که حالا در دستان شماست. من به عنوان برترین استاد «دستاندازی» دنیا، نزدیکترین فرد به یک کازانووا در دوران مدرن هستم (اگرچه از نظر تعداد “موفقیت” او را پشت سر گذاشتهام). مانند همتای پیشینام، من عاشق زنان هستم. در واقع، عاشق همهی آنها میشوم. اما این من را منحصر به فرد نمیکند. چیزی که من را منحصر به فرد میکند این است که به لطف تکنیکهای «دستاندازی» که در آنها مهارت پیدا کردهام، عشق من یکطرفه نمیماند. و من اینجا هستم تا به شما نشان دهم که چگونه به همان موفقیت دست پیدا کنید.
الگوریتم به دست آوردن زنان
هنرهای ونوسی (هنرهای عشق) نه تنها از برنامهی درسی شما حذف شده بودند، بلکه احتمالا تنها حوزهای هستند که معلمان در تلاش برای پر کردن مغز شما در گذر از کودکی به نوجوانی و سپس بزرگسالی، به سراغشان نرفتهاند. بیایید با واقعیت روبرو شویم، زمانی که در مدرسه جبر میخواندید، تنها اعدادی که واقعا برایتان اهمیت داشتند، اندازهی دختر با سویشرت تنگ و شمارههایی بود که برای زنگ زدن به او نیاز داشتید. آن اعداد به چیزی تبدیل میشدند که ارزش به دست آوردنشان را داشت.
اینجا «راز بزرگ» وارد میشود. اگر کسی سلامتی ندارد و میخواهد آن را به دست آورد، باید یک الگوریتم در مورد چگونگی انجام آن اتخاذ کند – شاید یک رژیم غذایی جدید و برنامهی تمرینی.
اگر کسی ثروت نداشته باشد و بخواهد آن را به دست آورد، باید یک الگوریتم برای ثروتسازی اتخاذ کند – شاید یک سبد سرمایهگذاری جدید. به همین ترتیب، در روابط، اگر کسی در زمینهی روابط عاطفی موفق نباشد و بخواهد به موفقیت برسد، باید الگوریتم موفقیت را در آن زمینه به کار بگیرد. من آن الگوریتم را اختراع کردم.
من معلم شما هستم و این کتاب راهنمای شما برای تشخیص الگوها در تعاملات پویای اجتماعی و سپس استفاده از آنها به نفع خودتان است. این مجموعهی دانش که «علم پویاییهای اجتماعی» نامیده میشود، به کار زندگی من تبدیل شده است، به ویژه در زمینهی «دستاندازی». این علم فراتر از اغواگری و فتح جنسی است؛ همچنین شامل دوست شدن با مردان و زنان به طور مساوی میشود. اما، اشتباه نکنید، این کتاب در первую نوبت دربارهی این است که بیش از آنچه در رویاهایتان میدیدید، رابطهی جنسی داشته باشید، البته به شرطی که این چیزی باشد که میخواهید. و نه فقط با هر کسی، بلکه مانند کازانووا، با زنانی فوقالعاده زیبا که همیشه به نظر دور از دسترس میرسیدند. برای او، این زنان از طبقهی اشراف بودند؛ برای شما، دربارهی زنانی صحبت میکنم که با کفشهای پاشنهبلند روی سکوهای نمایش میبینید، یا در آغوش ورزشکاران حرفهای و افراد مشهور، و در صفحات مجلات پلیبوی و ماکسیم. شما میتوانید آنها را داشته باشید. «راز بزرگ» میتواند آنها را به شما هدیه دهد.
تسلط بر علم دلربایی
«راز بزرگ» یک برنامهی گام به گام ارائه میدهد که «دلربایی» – که اصطلاح قدیمی و دلنشینی برای توالی رویدادهایی است که منجر به رابطهی جنسی برای مردان میشود – را برای موفقیت ساختارمند میکند. پیش از من، هیچکس دلربایی را به عنوان یک ساختار از پیش تعیینشده با چندین مرحله تعریف نکرده بود. من از طریق سالها مطالعه و آزمایش، روندی را شناسایی کردم که از زمانی که با زنی که به او علاقهمند هستید ملاقات میکنید، آغاز میشود. از آنجا، با استفاده از توانایی به خوبی تنظیمشده برای تحت تاثیر قرار دادن (نه دستکاری؛ تفاوت بزرگی وجود دارد) – که این کتاب به شما در توسعهی آن کمک میکند – با او صمیمیت ایجاد میکنید. این مفهوم بسیار مهم است: جذابیت پیش از اغواگری میآید. اما جذابیت، در عین ضرورت، به تنهایی کافی نیست. در مرحلهی بعد، باید با این زن که هدف قرار دادهاید، احساس راحتی ایجاد کنید. (همانطور که متوجه خواهید شد، هر دوی این موارد برای رسیدن به بازی نهایی – رابطهی جنسی – به یک اندازه ضروری هستند.) همانطور که من «دلربایی» را آموزش میدهم، فرآیند ایجاد جذابیت و راحتی ممکن است در مکانهای مختلفی – مثلا یک بار و یک رستوران – در مسیر رسیدن به مکان نهایی که به احتمال زیاد تخت شما یا اتاق یک هتل خواهد بود، اتفاق بیفتد. با این حال، این اتفاق نمیافتد تا زمانی که در پایان مرحلهی ایجاد راحتی، برانگیختگی ایجاد کنید و سپس با اغواگری او، رابطهی جنسی را آغاز کنید.
این همان کاری است که «راز بزرگ» انجام میدهد. این یک الگوریتم پیشرفته است که ۱۳ سال برای ساخت آن زمان صرف شده است. من آن را از طریق سالها آزمون و خطا ایجاد کردم، چون مجبور بودم. وقتی شروع کردم، هیچ کتاب راهنمایی مانند آنچه اکنون در اختیار دارید وجود نداشت. من این تجمل را نداشتم که کتابی مثل این بخرم، یا در یک سمینار شرکت کنم، یا به صورت آنلاین «استاد دستاندازی» را گوگل کنم. من مسلح به چیزی جز نادانی و تمایل، به «میدان» رفتم، چون آنجا دخترها بودند. مرحله به مرحله، ابتدا یاد گرفتم چطور «سوژه را باز کنم». وقتی یاد گرفتم چطور «سوژه را باز کنم»، همچنین به صورت تجربی کشف کردم که در محیطهای عمومی، دختران زیبا به ندرت یا هرگز تنها نیستند. بنابراین مجبور شدم در باز کردن کل یک گروه مهارت پیدا کنم و الی آخر، تا اینکه سیستم من برای اغواگری زنان جامع، در میدان نبرد آزمایششده و آمادهی اجرا شد.
صادقانه بگویم، اگر زمانی که شروع میکردم، کتاب راهنمایی مانند این را خوانده بودم.
از زمان شکلگیری، «راز بزرگ» توسط برخی از نزدیکترین دوستانم اصلاح شده است، که اکثر آنها دانشآموزان سابق من بودند که با تکنیکهای من آشنا شدند و خودشان به استادان «دستاندازی» قابلی تبدیل شدند. همانطور که دانشآموزانم حرفهی خود را از من یاد گرفتهاند، من هم به نوبهی خود چیزهای زیادی از آنها یاد گرفتهام و بینشهایی که آنها در «میدان» به دست آوردهاند، روششناسی خودم را بهبود بخشیده است. مانند هر سیستم خودیاری و تحول فردی، «راز بزرگ» هم دائما در حال بهبود است. این همیشه یک اثر در حال تکامل خواهد بود زیرا افرادی که از آن استفاده میکنند نیز دائما در حال تغییر هستند. برای بهروز نگهداشتن آن با آخرین دادههای تجربی موجود، من هر شش ماه یکبار و بدون وقفه، بهطور سیستماتیک آن را بهبود میبخشم. شما میتوانید با اصلاحات و اکتشافات جدید ما در وبسایت www.mysterymethod.com [invalid URL removed] همراه باشید.
راز جذب زنان زیبا را کشف کنید
اگر از «راز بزرگ» پیروی کنید، همانطور که در این کتاب توضیح داده شده است، به معنای واقعی کلمه باید بتوانید هر زنی را که ملاقات میکنید اغوا کنید – مهم نیست چقدر جذاب است و مهم نیست چقدر دور از دسترس به نظر میرسد – در مدت چهار تا ده ساعت، با میانگین اغواگری که طی هفت ساعت اتفاق میافتد، و من آن را «قانون هفت ساعت» مینامم. (به خاطر داشته باشید که این هفت ساعت لزوماً پیوسته نیستند، اگرچه میتوانند اینطور باشند. همانطور که اشاره کردم، معمولاً رساندن «دلربایی» به مرحلهی اغواگری نیازمند تغییر مکان است که باید از طریق چیزی به نام «پلهای زمانی» حل شود. در ادامه بیشتر دربارهی آنها صحبت خواهیم کرد.)
اغوا کردن هر زنی در هفت ساعت … چطور ممکن است؟
دلیل اینکه «راز بزرگ» کار میکند و آنقدر سریع کار میکند این است که روند طبیعی «دلربایی» را از ملاقات تا رابطهی جنسی تعریف میکند، روندی که در مورد هر داستان عاشقانهای که تا به حال دربارهی آن شنیدهاید، خواندهاید یا تجربه کردهاید، صدق میکند. این روش منعکسکنندهی حقایق جهانی و روند طبیعی رویدادها است و من آن را از موفقیتهای خودم مهندسی معکوس کردهام. من وارد میشدم، یک «دوستدختر» می«ساختم» و بعد فکر میکردم، خب، چطور این کار را انجام دادم؟ به این شکل بود که مدلهای شناختی بیشماری را که «دلربایی» را تعریف میکنند، کشف و رمزگشایی کردم.
باشه، شما احتمالا فکر میکنید، البته که دوست دارم با یک زن فوقالعاده زیبا صمیمیت و راحتی ایجاد کنم، اما هر بار که به سراغ یکی از آنها میروم، قبل از اینکه جملهی دوم یا سومم را تمام کنم، ردم میکنند. این معامله به این صورت است – و این یکی از شگفتانگیزترین رازهای «راز بزرگ» است زیرا بسیار ضدشهودی است و خلاف هر چیزی است که در طول زندگیتان دربارهی جذب زنان زیبا باور داشتهاید. برای اینکه به شما اجازهی جلب توجه یک زن زیبا برای تلاش برای جذب او داده شود، ابتدا باید خودتان را از این دایرهی «خواستگار بالقوه» برای او حذف کنید. اگر این کار را نکنید، او فقط با نزدیک شدن شما فرض میکند که به دنبال او هستید. و اگر به دنبال او باشید، او میداند که شما او را باارزش بالا در نظر میگیرید. و اگر ارزش او بالا باشد، احتمالاً بالاتر از ارزش شماست. به عبارت دیگر، شما ارزش پایینی خواهید داشت و مجازات میشوید، نه تنها به خاطر نزدیک شدن به او بلکه به خاطر خوب بودن. در آن لحظه، شما قبلاً نشان دادهاید که ارزشش را ندارید.
من به شما یاد میدهم که چگونه با استفاده از «راز بزرگ» از این تله اجتناب کنید. به جای اینکه کورکورانه وارد گروهی از زنان شوید و بلافاصله خودتان را به عنوان یک خواستگار بالقوه معرفی کنید، یاد خواهید گرفت که چگونه در آن چند دقیقهی اول آنها را به خود جلب کنید و به شما این امکان را بدهید که ارزش بالاتری را به آنها نشان دهید. البته این کتاب فصل به فصل دربارهی نشان دادن ارزش بالاتر، از «طاووسنمایی» (لباس عجیب و غریب پوشیدن) و پیشانتخاب (به شما نشان میدهم که چطور بازی خود را شخصیسازی کنید، به شما در ایجاد و سپس انتقال هویتی کمک میکنم که کلیشهی آن برای شما کار میکند تا ارزش بالاتری را برای خودتان فرض کنید. آخرین کاری که میخواهم انجام دهم این است که شما را به یک استاد «دستاندازی» کلیشهای و تکراری تبدیل کنم.
با استفاده از «راز بزرگ»، من یک سوپرمدل را در حالی که با هفت همکارش در یک سوشیبار محبوب هالیوودی نشسته بود، اغوا کردم. در حالی که آنها صورتحساب را پرداخت میکردند، فقط دو یا سه دقیقه فرصت تعامل داشتم. من بلافاصله با او گپزنی را شروع کردم، خودم را از این دایرهی «خواستگار بالقوه» خارج کردم و در عین حال که علاقهای را نشان نمیدادم، به طور سیستماتیک ارزش خودم را به او نشان دادم. وقتی گروه هدف من آنجا را ترک کرد، او تصمیم گرفت با دو تا از دوستانش کنار بار بماند. برای ایجاد «اثبات اجتماعی»، یک گروه چهارتایی مجاور (دو دختر، دو پسر) را باز کردم و مردان را خلع سلاح کردم که به زودی آنجا را ترک کردند. در حالی که دو زن را روی بازوهایم داشتم، دوباره با هدفم که حالا در یک گروه سهنفره بود، درگیر شدم. با معرفی بالدستیام به گروه برای اینکه برای لحظهای با دوستان هدفم دوست شود و آنها را سرگرم کند، او را به تنهایی کشاندم، رابطهی فیزیکی را افزایش دادم، و بنگ! اولین سوپرモデル خودم را به دست آوردم.
وقتی تکنیکهایی را که در اینجا شرح میدهم را به طور کامل یاد بگیرید، شما هم میتوانید اغواگریهای به همان اندازه باورنکردنی انجام دهید!
رازآلود شدن
من میتوانم این کار را برای شما انجام دهم چون خودم آن را برای خودم انجام دادهام. باور کنید یا نه، وقتی جوانتر بودم، در واقع فردی بسیار خجالتی بودم. جای تعجب ندارد که مجذوب شعبدهبازی شدم. دوست داشتم پشت آن پنهان شوم؛ این به من یک ماسک اجتماعی میداد و مرا در تعاملاتم با مردم محافظت میکرد. جادو مجموعهای از برنامههای از پیش تعیینشده را در اختیار من قرار میداد که بار احساسی زیادی داشتند.
نقطهی عطف برای من در اواخر نوجوانی، زمانی که برای اجرای یک نمایش جادویی در یک کشتی تفریحی به فلوریدا سفر کردم، فرا رسید. حتی قبل از اینکه بتوانم روی کشتی برنامهریزی شوم، خودم را در حال کسب درآمد بیشتر با اجرای تردستیهای نزدیک و تعاملی در رستورانها و سالنهای پذیرایی دیدم. در واقع، در رستورانها به قدری موفق بودم که هرگز به کشتی نرفتم. مهمتر از آن، این تجربه مجموعهای از مفاهیم ضروری را به من آموخت. به عنوان مثال، در آن محیط، شما نباید فقط به سراغ یک میز با افراد غریبه بروید و بگویید: «اوه، سلام. دوست دارید کمی جادو ببینید؟» سادهترین چیزی که کسی در آن موقعیت میتواند بگوید «نه» است. بنابراین مجبور شدم مجموعهای از تکنیکهای باحال بودن را ابداع کنم – به این ترتیب، آنها واقعاً میخواستند که من آنجا باشم. سپس مجبور شدم این قوانینی را که توسعه داده بودم درونی کنم تا بعد از روزهای تکراری کار در آن بهتر و بهتر شوم. در نهایت، خودم را در اختیار مجموعهای از مهارتهای اجتماعی واقعاً باحال یافتم.
سپس متوجه شدم که میتوانم جادو را از آن برنامهها حذف کنم و آنها همچنان تأثیرگذار خواهند بود. در ایجاد داستانها و خطوط داستانی که بتوانم با آنها گروهی را مجذوب کنم، مهارت پیدا کردم و این به مبنایی برای شکلگیری برنامههای روتین و استفاده از مطالب از پیش آمادهشده تبدیل شد. سپس شروع به آموزش این مهارتها به دوستانم کردم.
آنها در آنها مهارت پیدا کردند، و شما هم میتوانید. اگر فکر میکنید، آره، برای تو کار کرد، اما هرگز برای من کار نخواهد کرد؛ من یک آدم بیدست و پا هستم، نگران نباشید. من هم یک بیدست و پا بودم. حقیقت این است که به طور کلی، بیدست و پاها افراد باهوشی هستند که هنوز آن هوش را در سناریوهای اجتماعی به کار نگرفتهاند؛ بنابراین، در آن حوزه کمبود دارند. بدتر از آن، جامعهی اطراف ما در نگاه اول بسیار آشفته اجازه بدهید توضیح دهم. کار یک زن بقا و تولید مثل است. برای رسیدن به آن اهداف، او خودش را با هر کسی که بتواند در آن بقا و تولید مثل به او کمک کند، همسو میکند. هرچه فرد S&R (بقاء و تولید مثل) ارزش بیشتری داشته باشد، بهتر است. بنابراین رهبر قدرتمند یک قبیله ممکن است پیر، چاق و کچل باشد، اما همسو شدن با او به دلیل قدرت محافظت از او، به طور قابل توجهی شانس بقاء و تولید مثل او را افزایش میدهد.
برای استفاده از یک قیاس مدرنتر، چند بار یک زن فوقالعاده زیبا با اندامی ورزیده را در کنار یک مرد مسنتر و خمیده دیدهاید که به نظر میرسد برای بلند کردن او به یک لیفتراک نیاز دارد؟ شما و من هر دو میدانیم که آن مرد صاحب یک کلاب شبانه یا چند ساختمان آپارتمانی است. مطمئناً او در کارواش کار نمیکند.
بنابراین، اگر از نظر ظاهری بهترین فرد نیستید، به شما نشان میدهم که چگونه در میان خانواده، جامعه و حلقهی دوستان خود به «رهبر قبیله» تبدیل شوید. حتی اگر چند سال طول بکشد که به آن برسید… این همان چیزی است که باید باشید.
اگر آدم بیدست و پا نیستید و از نظر ظاهری هم جذابیت ندارید، اما در تلاشهایتان برای اغوا کردن زنان به دلیل خجالتی بودن شکست میخورید، نگران نباشید. من هم خجالتی بودم. یکی از نکات عالی دربارهی «راز بزرگ» این است که حداقل در ابتدا، میتوانید پشت روالها و مطالب از پیش آمادهشده پنهان شوید و از آنها به عنوان ابزارهایی برای تعامل پویایی اجتماعی و لذت بردن از انجام آزمایشهای اجتماعی شاد استفاده کنید. به این ترتیب، به شما نشان میدهم که چگونه خودتان را آموزش دهید و به هوش اجتماعی دست پیدا کنید.
خجالتی بودن فقط به این معنی است که از تعامل با دیگران میترسید. اگر احساس تنهایی میکنید، اگر احساس بدی دارید، این احساسات با هدفی وجود دارند: برای اینکه شما را برای بهبود شانس بقاء و تولید مثل خودتان ترغیب کنند. شما این کار را با همسو شدن با سایر انسانهایی که S&R ارزش دارند، انجام میدهید. شما برای تعامل پویایی اجتماعی طراحی شدهاید؛ مغز شما برای اینکه یک ربات اجتماعی باشید، برنامهریزی شده است. «راز بزرگ» که ریشه در روانشناسی رفتاری تکاملی دارد، به شما کمک میکند تا با طراحی ذهنتان همسو شوید و برای رهایی از خجالتی بودنتان تلاش کنید و زندگی خود را به طور چشمگیری بهبود بخشید.
همانطور که گفتم، من در کودکی بسیار خجالتی بودم. با این حال، گام به گام، از طریق رویکردهای بیشمار، با افراد بیشتری آشنا شدم و شروع به کشف الگوهای تعامل کردم – اینکه یک توالی طبیعی از رویدادها وجود دارد که در هر چنین تعاملی رخ میدهد. هر چه بیشتر دربارهی آن یاد میگرفتم، آمادگی بیشتری پیدا میکردم، ترس کمتری داشتم. این همان کاری است که این کتاب انجام میدهد: شما را برای بهبود زندگیتان در زمانی که آماده هستید، به روشی و سرعتی که برای شما راحت و منحصر به فرد است، آماده میکند.
این من را به نقطهی نهایی این فصل میرساند: چرا کازانووا را به عنوان الگوی خودم انتخاب میکنم، نه مثلاً دون ژوان؟ از هر حال، دون ژوان به خاطر خوابیدن با هزاران زن مشهور (یا بدنام، بسته به دیدگاه شما) است، در حالی که کازانووا فقط به گفتهی خودش ۱۲۲ زن داشته است. اما دلیلی که من کازانووا را ترجیح میدهم و او هنوز هم امروزه بسیار محبوب است – نام او اکنون مترادف با اغواگری است – این است که او وسواسی نداشت. کازانووا از یک طرف، زنانی واقعاً خوب و باکلاس داشت. از طرف دیگر، شخصیت خیالی دون ژوان بیشتر شبیهی معادل ادبی ویلت چمبرلین بود – او اساساً با هر چیزی که حرکت میکرد، سکس داشت. بنابراین با توجه به انتخاب، من زنان کمتری نسبت به چیزی که میتوانستم داشته باشم، داشتهام زیرا من بسیار بیشتر از اینکه بله بگویم، نه میگویم.
با این توضیح، صفحهی بعد را ورق بزنید و به من بپیوندید تا در مسیر رسیدن به تسلط بر «دستاندازی» با هم شروع کنیم.