دست خط طی رسم درخت زندگی
چارلز رابرت داروین : Charles Robert Darwin
زادهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ – درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۸۸۲)، زیستشناس بریتانیایی و واضع نظریه فرگشت است. از آثار او میتوان خاستگاه گونهها یا «منشأ انواع» (۱۸۵۹) و تبار انسان، و انتخاب طبیعی در ارتباط با جنسیت (۱۸۷۱) را نام برد. او از اعضای انجمن سلطنتی بریتانیا بود. از کتاب او با نام کامل «خاستگاه گونهها به وسیله انتخاب طبیعی» به عنوان یکی از مهمترین کتابهای دنیا یاد میشود.
وقتی داروین هشت سال داشت مادرش درگذشت. یک سال بعد او را برای تحصیل به مدرسه شبانهروزی در شهر همسایه فرستادند. در ۱۸۲۵ پس از صرف یک سال کارآموزی در کنار پدرش برای تحصیل پزشکی به دانشگاه ادینبرو رفت. اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که از پزشکی بیزار شود و در عوض نزد یک برده سیاهپوست آزاد شده به نام جان ادمونستن به آموختن تاکسیدرمی مشغول شود
سفر با کشتی بیگل پنج سال به طول انجامید. داروین بیشتر این مدت را صرف پویشهای زمینشناختی، بررسی سنگوارهها و مطالعه بر روی ارگانیسمهای زنده کرد. او از موجودات زنده آمریکای جنوبی هزاران نمونه گرد آورد که بسیاری از آنها تا آن زمان برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. همه اینها به علاوه یادداشتهای مفصلی که داروین از مشاهدات خود تهیه کرده بود، در نظریهپردازیهای آینده او بسیار به کار آمدند.
در جزایر گالاپاگوس او فسیل هایی بسیار نزدیک ولی نه کاملاً همانند با اشکال زنده پیدا کرد. وی مشاهده کرد که لاکپشت های ساکن در هر جزیره اندکی با لاکپشتهای جزیره مجاور متفاوتند و سهره های جزیره های مختلف تفاوت کمی با یکدیگر دارند. از نظر داروین بهترین توضیح آن بود که گونهها تغییر میکنند و اعضای هر گونه نیای مشترکی دارند.
مشاهدات داروين در سفر دريايی:
داروين در سفر خود، شواهدی برعليه نظريهٔ ثابت ماندن نام داشت، مطالعه کرد. « مبانی زمين شناسی » گونه ها کشف کرد.او در اين سفر کتاب چارلز ليل ۱ را که در اين کتاب به نظريهٔ لامارک نيز پرداخته شده است. ليل از اين فرضيه حمايت کرده بود که سطح زمين در گذر زمان متحمل تغييراتی تدريجی شده است. هنگامی که داروين به مشاهده می پرداخت، متوجه مواردی شد که تنها براساس فرآيند تغيير تدريجی قابل تفسير بودند. مثلاً در آمريکای جنوبی سنگواره هايی از نوعی جانور به نام آرماديلو يافت.
اين جانوران سنگواره شده (فسيل) بسيار شبيه يک ديگر بودند، اما با نمونه های زندهٔ آرماديلو تفاوت هايی داشتند. داروين در جزاير گالاپاگوس ۲ که در حوالی ۱۰۰۰ کيلومتری ساحل اکوادور واقع است، شواهد ديگری مبنی بر تغيير تدريجی گونه ها کشف کرد. او از اين واقعيت که گياهان و جانوران جزاير گالاپاگوس بسيار شبيه گياهان و جانوران سواحل نزديک آمريکای جنوبی بودند، متعجب شده بود (شکل ۴ ۴). بعدها داروين اين فرضيه را پيشنهاد کرد که ساده ترين توضيح برای اين امر آن است که نياکان گونه های امروزی گالاپاگوس، سال های بسيار دور از آمريکای جنوبی به اين جزاير مهاجرت کرده اند و پس از ورود به جزاير متناسب با محيط زيست، دچار تغيير شده اند.
داروين به دنبال يک توضيح قابل قبول برای فرآيند تغيير تدريجی گونه ها بود.
داروين پس از بازگشت از سفر سال ها به تفسير اطلاعات حاصل از آن پرداخت. اعتقاد او مبنی بر تغيير تدريجی گونه ها، پس از مطالعهٔ نتايج حاصل از اين سفر قوت بيشتری يافت. اما او نمی توانست توضيحی قانع کننده دربارهٔ ساز و کار آن ارائه دهد
انتخاب طبيعی:
داروين به اين نتيجه رسيد که انديشهٔ مالتوس دربارهٔ جمعيت انسانی قابل تعميم برای همهٔ گونه هاست. هر جاندار، در طول زندگی خود، توانايی توليد تعداد فراوانی زاده را دارد، اما در اغلب موارد، تنها تعداد محدودی از اين زاده ها قادر به بقا و زاد آوری هستند. داروين با اضافه کردن ديدگاه مالتوس به نتايج حاصل از سفر و ديگر تجربيات خود که در زاد گيری حيوانات اهلی به دست آورده بود، به يک مطلب اساسی پی برد: افرادی که از نظر ويژگی های فيزيکی و رفتاری با محيط خود تطابق بيشتر دارند، احتمال بقا و زاد آوری آنها نيز بيشتر است.
داروين فرض کرد در صورتی که زمان کافی برای زاد آوری افراد وجود داشته باشد، افرادی که فرصت انتقال صفت مطلوب خود را به نسل بعد دارند، با گذشت زمان آن را در جمعيت افزايش می دهند و به تدريج ويژگی های جمعيت را تغيير می دهند. او اين فرآيند را که جمعيت ها در پاسخ به محيط خود تغيير می کنند، انتخاب طبيعی ناميد. داروين فرض کرد که جانداران يک محل با جانداران همان گونه در محل های ديگر متفاوت 73 هستند، زيرا زيستگاه آنها از نظر فراهم کردن فرصت برای بقا و زاد آوری افراد متفاوت است و هرگونه ای هماهنگ با محيط ويژهٔ خود تحول می يابد. تغييراتی که در يک گونه، به منظور تطابق بهتر آن گونه با محيط خود انجام می گيرد، سازش ناميده می شود. داروين همچنين متوجه اين امر شد که جانداران موجود در مناطق جغرافيايی نزديک نسبت به جانداران موجود در مناطق جغرافيايی مشابه، اما دور، شباهت های بيشتری با يک ديگر دارند.
داروین دریافت که آموزههای مالتوس نظریات او را تکمیل میکند. او نتیجه گرفت که پس از ایجاد تغییر در موجودات زنده، انواعی که با محیط طبیعی ناسازگار گشتهاند حذف میشوند و انواعی که تغییراتشان آنها را با محیط طبیعی سازگارتر کردهاست، جای آنها را میگیرند. داروین این پدیده را انتخاب طبیعی نامید.